اختصاصی قدس آنلاین - کلیپ یا همان «نوا نما»؛ نماهنگ، همان موزیک ویدئو است که از سال ۱۹۸۰ در جهان مطرح شد. در ایران اما این ساختار نه چندان نوپا، هنوز متکی به فیلم و تیزر و انواع تبلیغات خواروبار است که کاربردی فراتر از سرگرمی کودکان و فرصتی برای چای خوردن و دست شستن بزرگسالان در بین سریال ها ندارد.
این محصول دنیای بصری در غرب از مدیوم سینما اخذ و تبدیل به یک رسانه برای بیان مفاهیم و القای آن به اقشار مردم دنیا شده است. رسانه ای که روی پای خود ایستاده و هم درچرخه تولید سود دارد و هم در چرخه سودا، دست.
اما دیدار با یکی از پنج نفری که کلیپ را در تلوزیون بعد از انقلاب ایران کلید زدند سخت نیست، می توان کارگردان فیلهایی چون؛ آخرین نبرد، آن مرد آمد، گلوگاه شیطان و گامهای شیدایی را در تجریش در دل ساختمان یک موسسه آموزشی سینما، پشت یک میز پیدا کرد و با او گپی زد. آنچه پیش رو می آید گفتگویی نه چندان طولانی با حمید بهمنی است. گفتگویی که هم به صورت فنی آثار بهمنی و دیگران را بررسی کرده و هم محتوای آنها را.
آقای بهمنی جایی در مصاحبه هایتان گفته اید، در کربلای پنج آنجا که غواص های گمنام سر به آب اروند می گذاشتند، دست به دوربین شده اید!
بله، من به تأسی از برادر بزرگم از سالهای قبل از جنگ در جریان سینما بودم و فیلم های خوب را دنبال می کردم. در سالهای ۶۴ و ۶۵ با سابقه کارهای فرهنگی در گردان مانند عکاسی و نقاشی و گذراندن دورهای فشرده سینما، مسئول مان در کربلای پنج من را فرستاد دنبال دوربین و دفعه بعد من با دوربین بتامکس به جبهه رفتم. شب های بعد از عملیات فرماندهان را جمع کردم و برایشان فیلم هایی مثل زندان الکاتراز را نمایش می دادم، آن موقع فیلم دیدن زمان مناسب میخواست که وجود نداشت.
با این وصف می توانید تاریخچه ای از کلیپ سازی در ایران برای ما بفرمایید.
سالها بعد از فوت امام راحل، تلویزیون برنامه ای را در غم فوت امام به نام فراق پخش کرد که متعلق به آقای عبدالرضا گیویان بود. من از آن کار خیلی خوشم آمد، برای ایشان نامه ای نوشتم و ضمن ابراز علاقه و تمایل به آموزش، آن را به شبکه چهار بردم که به دست ایشان رسید و بعد از مدتی با من تماس گرفتند. آن موقع آقای آب پرور و آقای حیدری و شاهرخ دولکو و فرشته حکمت در آن جمع بودند و کلیپ می ساختند. من با آن فضا آشنا شدم و برای اولین متن کلیپ "کجایید ای شهیدان خدایی" را ساختم. همان ابتدا قصه اش را نوشتم که تصویب شد و کلیپ هم بعد از نمایش در تلویزیون مورد استقبال قرارگرفت.
چند نوع کلیپ داریم؟
کلیپ، گزارشی، مستند، داستانی، فتوکلیپ، تیزر، خلاصه فیلم ها که به شکل کلیپ ارائه می شود، جدای از تیزر فیلم. کلیپ سازی فرصت خوبی است که در ایران نادیده گرفته می شود و حمایتی از آن نمی شود. در کلیپ می توان حوادث روز دنیا را زودتر از فیلم ها نمایش داد و پیش زمینه و فرصتی هم برای فیلم سازی و فرهنگ سازی ایجاد کرد.
با وضعیت کلیپ در جهان هم آشنا شده بودید؟
کلیپ بعد از جنگ جهانی دوم بخاطر مشکلات اقتصادی و کشتار و فرسودگی ذهنی مردم و تهیدستی دولت برای ساخت فیلم و برای سرگرمی مردم ساخته شد که در شکل ابتدایی و چیدمان آهنگ های کوچه بازاری نازل بود. کم کم با حضور کمپانی های گوش بزنگ همیشه در صحنه، رنگ و شکلی گرفت و با حضور زنده خواننده در آن کلیپ ها بین مردم جایگاهی پیدا کرد. بعد هم شبکه هایی به آن اختصاص داده شد و رونق خاصی گرفت و تبدیل به پایگاه و حربه خوبی برای ابلاغ سیاست و بیانیه های فرهنگی و کنترل ذهنی و روحی مردم شد. شبکه هایی مثل MTV فقط به کلیپ اختصاص داده شد ودر طول شبانه روز کلیپ پخش می کردند.
من به دنبال تماشای این فضا به خواندن و مطالعه ادبیات تمثیلی و نقاشی و موسیقی مرتبط با آنها در ادبیات فارسی روی آوردم و نمادهای دریافتی از ادبیات و دین را به تصویر آوردم. مانند سیب و زیتون و پنجه روی علم های محرم. در کلیپ "کجایید ای شهیدان خدایی" کربلا و دفاع مقدس را در فضایی تلفیقی به هم گره زدم، از دریافت های خودم به تولید نمادهای جدید روی آوردم و به نمادهای جنگ وصل کرده و نوعی ارتباط بین نمادهای فرهنگ مردمی را با علقه های فرهنگی و مذهبی و جنگ پیوند زدم.
با استفاد ه از پیشانی بند شهید، مسیر قصه ای را از ضریحی متبرک تا جبهه و شهادت پیش بردم. اولین قدم موفقیت آمیز فضای ذهنی من را باز کرد و به تعریف شخصی رسیدم که کلیپ یک بسته فرهنگی است و هرچه تغزلی باشد و آمیخته با نمادهای آشنا، مورد استقبال بیشتری قرار می گیرد. بعد از آن هم کلیپ وسعت سبز هم با استقبال زیادی مواجه شد.
نکته مهم دیگر در کلیپ سازی دریافت ساده ترین شکل ها و رها کردن آنها و کشف و شهود در زمینه زاویه دوربین و حرکت آن است و رهایی از قید مفاهیم ظاهری و اولیه است. من موفق شدم نگاه تازه ای در فرم را به محتوای تغزلی گره بزنم. به مرور نگاه پست مدرن وارد کارهای من شد که در زمینه حجاب و احیای جایگاه زن در باور خود و اجتماع بود."جستجوی آینه" سلوک یک زن و پالایش روحی اورا نشان می داد؛ دختری که دچار بحران الگو در سالهای بعد از جنگ است و به شکل تمثیلی به سمت دریافت الگوی درست و مطهر هدایت می شود که مسیری بین شک و یقین را طی می کند.
در مورد موسیقی آثارتان هم توضیح دهید.
موسیقی خیلی مهم است زیرا اصلا و در ابتدا کلیپ با شکل همراهی تصویر با موسیقی شکل گرفته است و من توجه خاصی به آن دارم. تلفیقی از سازها و موسیقی سلامت غربی و موسیقی گرانمایه شرقی و پهلوانی و زورخانه ای که تداعی کننده وضعیت و تغییر نگرش و رشد شخصیت درون کلیپ است و مطابق با سبک دلخواه من سبک که سمبولیک و نمادگرا است.
این درست است که درغرب هزینه های گزافی برای کلیپ می شود و بهترین ها در قالب کلیپ حرف خود را می زنند.
بله، کلیپ در تمام حوزه ها ویژگی ابزار بیانی بصری بسیار مفیدی دارد. کلیپ مابه ازای عین به عین سطحی ندارد و فلسفه آن ایجاد نوعی تضاد و درعین حال، هماهنگی تصویر و ترانه و موسیقی است که جریانی را در ذهن مخاطب ایجاد کند که در هر بار شنیدن، تصاویر تداعی می شود که در نمونه های خوب آن رعایت می شود.
کلیپ به معنی بسته فرهنگی است و هرچه تعزلی تر و شاعرانه تر و انتزاعی تر باشد بهتر است. ورود آهسته ما به این حوزه، مصادف با اوج جریان سازی کلیپ در غرب بود که باعث عقبگرد ما شد و کلیپ های سطحی و مترادف شده متن و تصویر که مدتی با تاسی از کلیپ های غربی رایج شد نتوانست با نمونه های به روز آن رقابت کند و پیش برود و مجبور به عقبگرد شد.
کلیپ قصه خاص و کوتاه خود را دارد که با شعر و خواننده مشترک است. لازم نیست مابهازای تصویری آن دیده شود؛ گاهی می تواند کاملا در تضاد با تصویر باشد و در مسیر تعریف هوشمندانه قصه خود با مخاطب ارتباط برقرار کند. الان امکانات فرمی و ابزاری خیلی پیشرفت کرده ولی به شکل محتوایی پسرفت داشته است. کلیپ حالا مغلوب صنعت شده و در ظواهر مانده و تقلید می کند که باعث حیرت موقتی مخاطب می شود ولی در محتوا هیچ نقطه دلگرم کننده ای ندارد. کلیپ باید داستان و مفهوم به یاد ماندنی داشته باشد که حتی سالها بعد از فراموشی فرم، که گاهی فرار است، داستان و محتوا به یاد بماند.
این ایجاد ناهمگونی نمی کند؟
اگر درست پرداخت شود، خیر. بلکه برعکس، مخاطب می تواند از پس قراردادهایی که کارگردان بیت متن و موسیقی و تصویر ایجاد کرده بر بیاید و شکل ارتباطی جدیدی را تولید کند به صورتی که در هنگام تماشای کلیپ از تصویر چشم بر ندارد و دنبال کردن جریان بصری داخل کلیپ برای او جالب باشد که در ذهنش حک شده و در هر بار شنیدن تداعی می شود.
کلیپ خواص بیانی متفاوت و بسیار مفیدی دارد که هنوز ناشناخته است، به قول آقای گیویان، کلیپ مانند دوبیتی در قوی ترین فرم و کوتاه ترین زمان می تواند حرفش را به مخاطب منتقل کند که قاعدتا زمانی زیر پنج دقیقه به شکل مفید دارد.
مراحل رسیدن به نمادهای بصری درست چیست؟
ساده ترین شکل ممکن ساختن کلیپ همسانی شعر و تصویر است که حتما باید رها شود و کارگردان به دنبال کشف زوایای باشد که تولید فکر و ایجاد ارتباط بهتر با مخاطب میکند. همیشه باید به دنبال زوایایی باشیم که دیده نشده و دوربین فرصت باز سازی آن را به ما می دهد و وقتی همان زوایای خاص در آثار بعدی تکرار شد تبدیل به امضا و سبک می شود.
کلیپ از جه جهاتی از سینما جدا می شود؟
سینما بدون دیالوگ زمین می خورد، فرصت زیادی را از دیدن و شنیدن مخاطب می گیرد تا داستان تعریف کند اما کلیپ این گونه نیست و می تواند بدون دیالوگ و متکی بر تصویر از جا برخیزد. در حوزه سینما، خداوند در اختیارما فرصتی قرار داده تا در جایگاه خلق قرار بگیریم و باید به دنبال کشف زیبایی ها در کنار سختی ها و تلفیق این دو باشیم که صرف سیاه نمایی و یا شعار زدگی نباشد.
شما در در چه حوزه هایی کلیپ کار کرده اید؟
مجموعا بیش از ۳۰ کلیپ کار کرده ام که بیشتر در حوزه مذهبی و دفاع مقدس بوده ولی درزمینه اعتیاد و مواد مخدر هم کار کرده ام که با نشان دادن سیاهی در کنار نجات و سپیدی جریانی از باز گشت را نشان داده ام. اما دوستانی چون آقای دولکو و حیدری و فرشته حکمت تلاش بیشتری در زمینه های اجتماعی و آسیب های مواد مخدرداشته اند. کلیپ بازگشت آقای دولکو که بسیار معروف است و به شکل صحیح وابسته به نوعی موسیقی گیتار است که نوعی اعتراض به فضای جامعه را نشان می دهد و کلیپهای مطرح جهانی آقای حکمت در زمینه آب و پست که کم نظیر است.
جریانی که در صدا و سیما شکل گرفته بود چه شد؟
آن جریان سازنده رو به رشد در کلیپ قطع شد و جریان های اقتصادی و مدریتی فضای پشت سر کلیپ را خالی کردند. چون ظاهرا مطالباتی که توقع داشتند در این حوزه شکل نگرفت و کلیپ بیشتر به سمت تولید تبلیغات تلویزیونی برای فروش اجناس و کالاهای تولیدی یا وارداتی رفت و در دامن شرکت های خصوصی افتاد و رنگ و لعاب عوض کرد.
هزینه کلیپ سازی چقدر است؟
کلیپ تمام خصوصیات سینمایی و عوامل را به صورت فشرده دارد و نمی تواند تنها وابسته به آرشیو باشد و باید با تدابیر تصویری و صحنه پردازی دقیق همراه شود. کلیپ موفق از زیردست کارگردان کارکشته و کاربلد و عوامل فنی بیرون می آید که طبیعتا ارزان نیست ودر حال حاضر کف هزینه کلیپ ۵۰ تا۶۰ میلیون است.
کلیپ می تواند جریان ساز شده و نماد های جدید تولید کند؟
بله به طور حتم، کلیپ می تواند تغذیه کننده مناسبی برای حوزه بصری باشد، یک بسته کوچک و مینی مال که حرفش را خلاصه می زند و تمام می شود. سال ۷۲، اولین کلیپ ساخته شد و هنوز هیچ گونه تدبیری در این زمینه اندیشیده نشده بود اما کم کم همه متوجه ظرفیت های خوب این ساختار شدند ولی این جریان خود ساخته و خودآگاه دوام نیاورد و به سمت تبلیغات و تیزر رفت و گل درشت شد.
کلیپ جدیدتان درباره چیست؟
درباره مدافعان حرم است، که کار نشده و روایتی متکی بر امنیت درون خانه در ایران و عدم امنیت سوریه دارد. با محوریت مردی که برای این دوام و بقای امنیت جان خود را هدیه می دهد.
برای جوانهایی که بدنبال کلیپ سازی هستند چه پیشنهادی دارید.
کلیپ سازی با موبایل هم می تواند صورت بگیرد و با نرم افزارهای ساده تقویت و ارائه شود ولی به هر حال کلیپ هزینه بر و متکی بر اسپانسر است و متولی ندارد. همین باعث می شود شرکتهای حامی حضور بیشتر تبلیغات خود را حتی در آثار مفهومی فرهنگی مطالبه کنند که به محتوای کلیپ سیلی می زند.
یعنی تلفیق تیزر و محتوا به ضرر محتوا تمام شده و جان آن را می گیرد و عناصر معنوی و فرهنگی و ادبی را کم رنگ جلوه می دهد. باید برای هدایت این جریان صنعت وارد میدان شود که سازنده را از دغدغه های تبلیغات مستقیم آزاد کرده و به او فرصت انتزاع گرایی و فرهنگ سازی در قالب مفهوم بصری زیبا بدهد.
و سوال آخر. جشنواره داخلی خاصی برای کلیپ وجود دارد؟
خیر. تا جایی که می دانم کلیپ بخش ضمنی برخی جشنواره هاست که گاهی فرصت دیده شدن پیدا می کند و از آن فراتر نمی رود.
نظر شما